نوشته شده توسط : علی افسری نژاد

عيد قربان

عيد قربان يكي از اعياد بزرگ مسلمين است در روز دهم ذي‌الحجه كه آن را اضحي نيز

مي‌گويند.

در اين روز حاجيان بيت‌الله الحرام گوسفند يا شتري را ذبح مي‌كنند و آن در غير حج مستحب مؤكد است، چنانكه از حضرت رسول (ص) رسيده:

اينكه خداوند روز اضحي را عيد قرار داده تا فقرا گوشت فراوان به دستشان رسد، پس به آنها گوشت بخورانيد.

اميرالمومنين (ع)  فرموده‌اند: اگر مردم مي‌دانستند كه قرباني در روز عيد اضحي چه اجري دارد وام مي‌گرفتند و قرباني مي‌كردند، چرا كه با اولين قطره خون آن صاحب قرباني آمرزيده گردد.

قرباني و عيد قربان در اسلام

اين روز سالروز دستور قرباني اسماعيل است به ابراهيم خليل‌الله. خداوند كه اسماعيل را پس از سال‌هاي طولاني به ابراهيم هديه كرده بود اكنون او را در معرض آزمايشي بسيار سخت قرار داده و خواهان قرباني اسماعيل است.

از او خواسته شده كه اسماعيل را كه اكنون نهالي برومند شده، جواني جان ابراهيم و تنها ثمره زندگي‌اش است را قرباني كند.

در اين لحظه بت‌شكن تاريخ خود در هم مي‌شكند، از تصور پيام مي‌شكند، اما فرمان فرمان خداست. ابراهيم بايد انتخاب كند.

در پايان يك قرن رسالت خدايي در ميان خلق، يك عمر نبوت و امامت مردم و جهاد عليه شرك و پايه‌گذاري توحيد و شكستن بت و نابودي جهل و از همه جبهه‌ها پيروز بيرون آمدن و از همه مسئوليت‌ها موفق بيرون آمدن، هيچ جا به خاطر خود درنگ نكردن و از راه گامي در پي خويش منحرف نشدن هميشه و همه‌جا خوب امتحان دادن... حال مي‌بايست انتخاب سختي مي‌كرد، وسوسه‌هاي شيطان كار را دو چندان سخت مي‌كرد.

به هر حال ابراهيم آن بنده مخلص خدا به پيام حق تسليم شد، او اين پيام را با هزاران رقت به اسماعيل منتقل كرد؛ شرمگين و خسته، اما اسماعيل با آرامشي قلبي به او اعلام كرد تسليم امر خدا باش و خواهي ديد من از صابران خواهم بود.

ابراهيم شگفت‌زده بود. شروع به قرباني كرد، در كمال انسانيت به اوج رسيده بود، او غريزه فرزند دوستي را زير پا گذاشته و به صعود به عشق حقيقي عينيت مي‌بخشيد، حال كه از آزمايش الهي سربلند شده، معبود او گوسفندي را براي ذبح مي‌فرستد. چقدر زيباست حس آزادگي از تعلقات و چقدر زيباتر حس عاشقانه‌ عابد و معبود. و حجاج به پاس بزرگداشت آن روز، در منا گردهم مي‌آيند. ابراهيم‌گونه تعلقات خود به هر آنچه رنگ دنيايي و غيرخدايي دارد  را مي‌بايست قرباني كنند.

اسماعيل در وادي كيست؟ ثروت و مال، موقعيت و مقام، كسب‌ و كار، زن و فرزند و... هر آنچه تو را از انسان بودنت دور خواهد كرد.

آري در اين روز بزرگ بايد آنچنان به يقين قلبي دست يافته باشي كه تمام نفسانيات را قرباني كرده، در خود زمينه رشد تقوا را ايجاد كني تا پله پله به قرب معبود ازلي نزديك و نزديك‌تر شوي.

و خوشا آنان كه از اين فرصت به خوبي استفاده مي‌كنند و ابراهيم‌وار از اين آزمايش سربلند بيرون مي‌آيند.

ريشه قرباني در اديان و ملل گوناگون

قرباني چيست؟

پيشكش آوردن است، چيزي كه در قرباني مهم است بيش‌تر آن چيز بايد مظهر ارزش يا خلوص باشد نه استفاده اتفاقي از يك جنس مازاد.

آن قدر فرد قرباني كننده به آن چيز تعلق داشته باشد كه براي نتيجه‌ بخش بودن اين عمل در حين اجراي عمل قرباني حالت از دست دادن چيزي با ارزش در او ديده شود.

پيشكش يك شيء در بسياري از زمينه‌هاي ديني متداول است. پيشكش ممكن است جاندار يا بي‌جان باشد.

جاندار، حيواني يا در حالت افراطي انساني نيز بوده است و چيز بي‌جان مثل غلات، برنج و شير را پيشكش مي‌كردند

كه هدف اين نوع قرباني‌ها، خشنود كردن خدايان مربوطه، طلب نعمت يا كسب نتايج مطلوبي چون موفقيت در جنگ يا دوركردن مريضي يا شكرگ‍زاري باشد.

در هر حال امر قرباني از آغاز تاريخ بشر وجود داشته و در پاره‌اي از موارد به علت افراط در آن در برخي اديان و ملل منسوخ گشته، مثلاً در ايران آريايي‌هاي مقيم اين فلات آنچنان در امر قرباني افراط ورزيدند، حتي در مسأله‌ قرباني انساني نيز حد اعتدال را به طور وحشتناكي ردكردند كه زرتشت با آن مبارزه سختي كرد و قرباني را از آيين خود كمرنگ و حذف نمود.3

منشأ تشريع قرباني

اين مطلب را با طرح يك سؤال آغاز مي‌كنيم، آيا خداوند بندگان را مأمور كرده حيواني را ذبح كنند بدون هيچ فايده و نتيجه‌اي؟

آنچه مسلم و عقلاني است اين است كه مقصود خالق حكيم از ذبح حيوان به مصرف رساندن و احسان مستمندان و قانع آبرومند است كه اين معني منصوص و صريح كتاب مجيد است. بنابراين ذبح حيوان به هدف تأمين ارزاق و كثيري از حوايج ديگر انسان‌هاي نيازمند است.

( يذكروا اسم الله في‌ايام معلومات علي ما رزقهم من بهيمه الانعام فكلوا منها و اطعموا البائس الفقير) سوره حج-28،29

نام خدا را در روزهاي معلوم ياد نماييد بر آنچه ايشان را از چهارپايان روزي كرده. پس از گوشت‌ آنها بخوريد و سختي كشيده فقير را از آن اطعام نماييد.

بعد از 7 آيه مجدداً مي‌فرمايد:

والبدن جعلناها لكم من شعائرالله لكم فيها خيراً ، فاذكروا  اسم‌الله عليها صواف فاذا وجبت جنوبها فكلوا منها و اطعموا القانع و المعتر كذلك سخرناها لكم لعلكم تشكرون(حج36)

و شتران تنومند را براي شما از شعائر الهي قرار داديم، در اين شتران براي شما خير است،‌ پس هنگامي كه آنها براي نحر رديف شدند نام  خدا را بر آنها ذكر كنيد، پس چون پهلوي آنها فرود افتاد از آنها بخوريد و به درماندگان آبرومند و فقيراني كه در معرضند بخورانيد، ما اين شتران را براي شما رام و سخر گردانيديم تا تشكر ايزد تعالي را بجا آوريد.

پس منشأ قرباني بر طبق آيات قرآني چيزي نيست جز ياري رساندن به مستمندان و گرسنگان. از سوي ديگر ريختن خون حيوان اگر بدون دليل و استفاده خاصي باشد در اسلام منع شده است. چنانكه پيامبر فرمود: به قتل مرسان گوسفند يا شتري را مگر براي خوردن.

يا در جاي ديگر فرمودند:

كسي كه گنجشكي را بيهوده به قتل رساند، روز قيامت در پيشگاه خداوند فرياد مي‌زند و مي‌گويد:

پروردگارا، فلان كس مرا بيهوده كشت نه براي بهره گرفتن.

منظور از بيان اين دو روايت طرح هدفمند بودن آيين قرباني در اسلام است.

موضوع وجود حق فقرا در قرباني به حدي اهميت دارد كه غير از هدي تمتع و قران، خوردن گوشت ساير قرباني‌هاي كفارات حج بنابر مشهور بر صاحبش حرام است.

حتي در برخي روايات به مسلمين توصيه شده كه براي قرباني بهترين و فربه‌ترين حيوان‌ها را انتخاب كنند تا گوشت كافي به اهل استحقاق برسد.

اگر اين مسائل به خوبي رعايت مي‌شد عدالت اقتصادي و اجتماعي در جامعه مسلمين برقرار مي‌شد و فقرا به حق تعبيه شده خودشان در اموال ثروتمندان مي‌رسيدند و فاصله طبقاتي و فقر در جامعه اسلامي مشاهده نمي‌شد.

هدف باطني قرباني

قرباني يكي از شعائر الهي است كه اجراي آن ايجاد تقوا مي‌كند:

«و من يعظم شعائرالله فانها من تقوي القلوب»

كسي كه شعائر خدا  را بزرگ شمارد، و بر وفق آنها رفتار نمايد تقوي در قلبش راسخ مي‌گردد و تا اجل مسمي يعني تا آخر عمر از عمل به آن شعائر منتفع مي‌شود، چرا كه احكام الهي كه شعائر الهي مي‌باشند به منظور احراز منافع و مصالح دنيا و آخرت مردم وضع شده‌اند و اين آيه افاده مي‌كند كه اعمال حج و از آن جمله قرباني  از آغاز تا انجام رو به سوي او داشتن و سير به سوي خداوند است.

پس در نتيجه يكي ديگر از اهداف دنبال شده در قرباني قرب به خداوند و نزديك شدن به حريم امن الهي است. اين شعائر كه قرباني از جمله آنها مي‌باشد هدفش ايجاد تقوا در قلب‌هاست.

چنانكه خداوند مي‌فرمايد: لن ينال الله لحومها ولادماؤها و لكن يناله التقوي منكم.

گوشت‌هاي قرباني و خون‌هايي كه در آن هنگام ريخته مي‌شود هرگز به خدا نمي‌رسد، ولي آنچه به او مي‌رسد تقواي شماست.

يعني قرباني‌كنندگان تنها با انجام عمل ظاهري قرباني به رضاي حق و مقام قرب نايل نمي‌شوند،  مگر اين عمل با خلوص نيت و موافق شرايط تقوي و دوري از منكرات و مناهي، پس در صورتي كه اين حقايق را كه مقصد اعلي حج و ساير عبادات است را به دست نياوري، قرباني كردن هر چند زياد باشد و قرباني فربه براي آنان سودي نخواهد داشت.

و از اسرار حج همين است كه حجاج در كنار اين اعمال ظاهري بايد صاحب تقوي شوند، يعني با خلوص نيت و ايمان شديد قلبي آنها را بجا آورند تا حج مقبولي داشته باشند.

يك نكته جالب در امر قرباني جايگزيني روزه است كه البته مشروط به 2 شرط است:

1- حيوان براي قرباني نباشد     2- فرد استطاعت قرباني را نداشته باشد.

قرآن مجيد مي‌فرمايد:

كسي كه عمره را به حج رسانيد پس آنچه از قرباني كه در توانش باشد انجام دهد، پس آن كس كه نيابد سه روز در ايام حج روزه دارد و هفت روز هنگام بازگشت به وطن. (بقره- 196)

اس ام اس عید قربان

نتيجه‌گيري و خلاصه‌‌اي از اسرار و فلسفه قرباني

1- فداكردن مال و انفاق آن در راه خدا از جمله حكمت‌هاي قرباني است.

2- امر قرباني ظاهر و باطني دارد، ظاهر آن ذبح حيوان است به هدف دستگيري از گرسنگان، باطن آن كشتن نفس اماره است.

انسان كه در عرفه به شناخت و در مشعر به شعور و آگاهي رسيد، امروز با كسب اطلاعات كافي درمورد خويش و خداي خويش بايد حيوان نفس را قرباني كند تا از اين طريق به اوج كمال خود نايل شود.

3- در برخي روايات قرباني را سبب آمرزش گناهان نيز دانسته‌اند و گفته شده، با ريختن اولين قطره‌ خون قرباني گناهان صاحبش بخشيده مي‌شود (البته شرط اخلاص را نبايد فراموش كرد).

4- سير كردن گرسنگان، همانطور كه گفتيم قرآن فرموده: فكلوا منها واطعموا القانع و المعتر، از گوشت‌هاي قرباني هم خودتان ميل كنيد هم به قانع و فقير دهيد.

5- هدف عالي قرباني «تقوا» است.

قرباني بايد از روي خلوص نيت انجام پذيرد تا سبب شكوفايي روح ايثار، نشان دادن ميزان عشق و قرب به خدا باشد. تا تقوا در دل و قلب مسلمان ايجاد شود.

عید سعید قربان بر همگان مبارک باد



:: بازدید از این مطلب : 501
|
امتیاز مطلب : 40
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : یک شنبه 22 آبان 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی افسری نژاد

نظر  سنجی

 

نظر دهید که کدام نام برای یک شرکت زیباتر است؟

شرکت پارس شیمی سیرجان (سیرجان: نام شهری در استان کرمان)

شرکت شیمی پارس سیرجان

شرکت آریا شیمی سیرجان

جزییات کار را در آینده به عرضتان خواهم رساند.



:: بازدید از این مطلب : 439
|
امتیاز مطلب : 41
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : یک شنبه 22 آبان 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی افسری نژاد
تصویر

نگاه کلی

منظور از پاک کننده‌ها (detergehts) ، موادی هستند که ذره‌های چربی و چرک را از پارچه‌ها و یا اجسام دیگر بزدایند و در انواع مختلف تهیه می‌شوند. اولین ماده ای که به عنوان شوینده ساخته شد، صابون بود. از عمر صابون صدها سال می‌گذرد. آخرین دستگاههای صابون کشف شده ، مربوط به 2000 سال پیش است، 700 سال است که صابون‌سازی بطور صنعتی و به مقادیر زیاد ساخته می‌شود و 200 سال است که ساخت آن ، متحول گشته و به صورت کلاسیک و مدرن در آمده است.

از آن زمان تا کنون ، تعداد شوینده‌ها به حدی رسیده که قابل شمارش نیست، بطوری که امروزه در حجم انبوهی از شوینده‌ها ، به همراه تبلیغات آنها مواجه شده‌ایم. در حال حاضر در برخی کشورها ، تقریبا بیش از 80 درصد از مواد پاک کننده مصرفی از شوینده‌های سنتزی تهیه می‌شوند. لکن در مصارف عمومی واژه صابون ، مشخص کننده یک نمک فلز قلیایی یا آمونیوم یک اسید کربوکسیلیک راست زنجیر با تعداد 10-18 اتم کربن است و نام مواد شوینده به مواد صناعی با ساختمان مشابه اطلاق می‌شود. از این مواد ، در مصارف عدیده ای از جمله برای پاک کردن ، شستشو و در فرایندهای نساجی و غیره استفاده می‌گردد.

از طرف دیگر ، صابون‌های فلزی ، کربوکسیلاتهای قلیایی خاکی یا فلزات سنگین با زنجیره طویل هستند. این صابون‌ها در آب نامحلول بوده و در سیستمهای غیر آلی ، به عنوان مثال مواد افزودنی به روغنهای روان کننده ، جلوگیری کننده از زنگ زدگی ، ضد آب کردن مواد و سوختهای ژلاتین‌دار (مواد سوختنی مانند بنزین که با مواد غلیظ کننده ممزوج شده‌اند و از آنها در بمب‌های ناپالم و شعله افکن‌ها استفاده می‌شود) ، قارچ‌کشها دارای کاربرد می‌باشد.

خصوصیت قابل توجه این است که عدم توازن پلاریته (قطبیت) در داخل مولکول صابون‌ها و مواد شوینده و پاک کننده ، موجب ابراز قابلیت انحلال و ماهیت فاز غیر معمول در حلالهای قطبی و غیر قطبی می‌شود. این رفتار ، دقیقا باعث سودمندی چنین ترکیباتی در زمینه‌های خیس شوندگی ، قابلیت انحلال ، شویندگی (در مورد شستشو و خشک شویی بصورت ترامان) ، رنگرزی و بسیاری از سایر فراورده‌های صنعتی و خانگی است.

ترکیب اساسی ساختمان مولکولی پاک کننده‌ها موجب بوجود آمدن چنین صفاتی می‌گردد.

تصویر

انواع مواد پاک کننده

صابون (Soap)

صابون‌ها را می‌توان از هیدرولیز قلیایی چربیها و روغن‌های طبیعی (استر اسیدهای چرب با گلیسرول) مانند پیه ، روغن‌های نارگیل ، زیتون ، نخل و تالو تهیه کرد که این واکنش به نام فرایند صابونی شدن (Saponification) موسوم است:


C3H5(OOCR)3 + 3NaOH → 3NaOOCR+C3H5(OH)3

باید توجه داشت که در روشهای جدید ، از هیدرولیز مستقیم چربی‌ها بوسیله آب در دمای زیاد استفاده می شود. این موضوع ، تصفیه و ایزولاسیون اسیدهای چرب را که به صابون‌ها خنثی می‌شوند، ممکن ساخته، اساس یک فرایند پیوسته را بوجود می‌آورد. از نقطه نظر شیمیایی ، صابون‌ها ، نمکهای فلزی اسیدهای چرب (اسیدهای کربوکسیلیک) راست‌زنجیر با حدود 10-18 اتم کربن می‌باشند.

با اینکه همه نمکهای فلزی اسیدهای چرب ، صابون هستند، اما تنها نمکهای قلیایی مانند (سدیم و پتاسیم) در آب حل می‌شوند و خاصیت پاک‌کنندگی دارند. نمکهای فلزهای قلیایی خاکی (مانند کلسیم و منیزیم و..) در آب حل نمی‌شوند. از این رو صابون‌های معمولی در آب سخت در مجاورت یون‌های کلسیم و منیزیم رسوب می‌کنند. به این ترتیب صابون خوب کف نمی کند و خاصیت پاک کنندگی خود را از دست می‌دهد.

نمکهای آلومینیوم اسیدها نیز در آب نامحلول و در روغن‌ها محلول هستند و از این ماده ، در چربی‌های نرم کننده ، رنگ ، روغن جلا و ضد آب کردن مواد استفاده می‌شود. نمک اسیدهای فلزات سنگین مانند کبالت یا مس نیز بعنوان ماده خشک کننده در رنگهای ساختمانی و جوهر ، قارچ کش ها و مواد ضد آب استفاده می‌شود.

کیفیت و مرغوبیت صابون ، به نوع چربی روغن بکار رفته بستگی دارد. لذا از خالصترین و بی‌بو ترین آنها استفاده می‌گردد. علاوه بر چربی و قلیا مواد افزودنی دیگری هم در فرمولاسیون صابون وارد می‌شوند. این مواد عبارتند از:مواد جلوگیری کننده از اکسیداسیون مثل تری اتانول آمین اولئات ، مواد جلوگیری کننده از فساد صابون مانند دی سیانو دی آمیدو سدیم سولفانیلات ، روغن‌های معطره برای ایجاد بوی خوب صابون و غیره.

پاک کننده های سنتزی (Synthetic detergents)

مواد شوینده سنتزی که امروزه بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرند، مانند صابون ، از یک زنجیر هیدروکربن متصل به نمک یک اسید محلول در آب تشکیل شده است. البته در تهیه این پاک کننده‌ها باید توجه داشت که طول زنجیر و نوع هیدروکربن مورد استفاده بطور مناسب انتخاب گردد. از گروههای قطبی مشتق شده از اسید سولفوریک در حد بسیار عمومی برای جایگزینی کربوکسیلات استفاده می‌گردد.

بعنوان مثال می‌توان به آلکیل سولفاتها (ROSO3Na) ، آلکان سولفوناتها (RSO3Na) و آلکیل آریل سولفوناتها (R-C6H4-SO3Na) اشاره کرد و از مهمترین این مواد می‌توان سدیم لوریل (دودسیل) سولفات (C12H25-OSNa) و سدیم دودسیل بنزن سولفونات (C12H25-C6H4-SO3-Na) را که دارای قدرت پاک کنندگی بالایی هستند، نام برد. استرها و آمید اسیدهای چرب نیز که از تورین (H2NCH2CH2SO3H) و اسیدایزاتیونیک (HOCH2CH2SO3H) تهیه می‌شوند، از جمله اولین ترکیبات سنتزی تلقی می‌شوند. مضافا ، آلکان فسفوناتها معرف نوع دیگری از مواد صناعی آنیونی می‌باشد.

از طرف دیگر احتمال دارد که تغییر و اصلاح گروههای قطبی بوسیله تغییر در علامت بار الکتریکی یون فعال در سطح مسیر شود. یک مثال بسیار معروف از مواد شوینده کاتیونی (invert soaps) ، ملح آمونیوم نوع چهارم این طبقه بفرمول C16H33N(CH3)Br است. در طبقه دیگر یعنی مواد شوینده غیر معدنی ، گروه قطبی عبارت از گروه آب دوست غیر مجتمع شده می‌باشد که معمولا حاوی چند گانگی وظایف اکسیژن (اتر و الکل) است که در پیوند هیدروژنی با آب برگزیده شده است. مثالی در این مورد ، استر تهیه شده از یک اسید چرب و قند است.

از انواع عمومی دیگر ، می‌توان به پلیمریزاسیون تعدادی از واحدهای اکسید اتیلن با یک الکل اشاره کرد که دارای فرمول عمومی R-O-(CH2CH2O)2H می‌باشد. همچنین اکسیدهای آمین مانند R-N(CHsub>3)2→O و اکسیدهای فسفین منسوب آنها نیز تهیه شده‌اند. مهمترین شوینده های سنتزی عبارتند از:

صابون مایع

صابون مایع ، در واقع از نظر مواد تشکیل دهنده ، جزو صابون‌ها محسوب نمی‌شود و از پاک کننده‌ های سنتزی می‌باشد. البته اگر در ساختمان معمولی از روغن نارگیل زیاد و یا روغن هایی مثل روغن بزرک استفاده شود، می‌توان صابون را به صورت مایع در آورد. صابون‌های مایع ، علاوه بر ماده اولیه و اصلی خود ، دارای مواد دیگری مثل نرم کننده ، پاک کننده و کف کننده ، ضد باکتری و چرب کننده هستند.

تصویر

شامپوها

شامپوها نیز از پاک کننده های سنتزی هستند. ماده اصلی تشکیل دهنده شامپوها عبارتند از: عامل پاک کننده که خود شامل سه دسته مواد فعال سطحی آنیونی (مثل سدیم لوریل اتر سولفات و تری اتانول آمین سولفات ، آمفوتری (مثل بتائین کوکوآمیدوپروپیل) و غیر یونی هستند. عامل تقویت کننده کف (مثل بتائین) ، عامل حالت دهنده مو و عامل نگهدارنده (مواد ضدعفونی کننده و میکروب کش) ، عامل صدفی کننده مثل اتیلن گلیکول و عامل غلیظ کننده مثل نمک طعام و عامل رنگ و بو مثل عصاره گیاهان.

پودرهای لباسشویی

پودرها ماشین لباسشویی نسبت به پودرهای رختشویی چند ماده اضافه دارند که بر قدرت پاک کنندگی آنها می‌افزاید. یکی از این مواد ، پر بورات است که از سفید کننده ها و رنگ برهاست. اجزای اصلی پوردهای لباسشویی شامل موارد زیر هستند:
ماده اصلی و فعال (مواد غیریونی و آنیونی) که عامل پاک کنندگی و جدا کردن چرک از لباس است، عامل قلیایی کننده (مثل سیلیکات ها) که از خوردگی بدنه لباسشویی جلوگیری می کند، عامل سفیدکننده و رنگ سرکه معمولا پربورات سدیم است، عامل کنترل کننده کف و پاک کننده کمکی ، عامل کاهش سختی آب که به پاک کنندگی هم کمک می‌کند (مثل فسفات ها) ، عامل جلوگیری از رسوب مجدد چرک مثل CMC از شستن دوباره چرک روی لباس جلوگیری می‌کند، اپتیکال براتیز که باعث درخشندگی پارچه می‌شود، مواد میکروب کش و ضدعفونی کننده.

سفید کننده ها و رنگ برها

بسیاری از لکه برها موادی هستند که از آنها به عنوان سفید کننده ، ضدعفونی کننده و پاک کننده استفاده می‌شود. رایج ترین ماده ای که از آن به عنوان سفید کننده استفاده می‌شود، آب ژاول است که خاصیت ضدعفونی کننده نیز دارد، زیرا یک سفید کننده کلردار است و از سفید کننده های دیگر ، پربورات سدیم است که از آن ، بیشتر در خشک شویی‌ها و نیز در ترکیب پودرهای ماشین لباسشویی استفاده می‌شود. قدرت سفیدکنندگی پربورات از آب ژاول کمتر است.

آب اکسیژنه یا پراکسید هیدروژن هم یک ماده رنگ بر و سفید کننده است. علاوه بر مواد ذکر شده ، موادی مثل الکل ، آمونیاک ، استن ، اسید نیتریک ، اسید اگزالیک ، تربانیتن ، جوش شیرین ، کربنات سدیم ، تتراکلریدکربن و غیره نیز خاصیت رنگ بری و پاک کنندگی دارند.

قیاس صابون و پاک کننده های سنتزی

صابون‌ها در هنگام واکنش با ناخالصیهای یونهای فلزی موجود در آبهای طبیعی ، بویژه کلسیم و منیزیم ، منجر به تشکیل نمکهای نامحلول در آب می‌شوند و به صورت رسوب از آب جدا می‌شوند. اما نمکهای فلزات قلیایی خاکی و املاح فلزات سنگین مواد شوینده سنتزی در آب محلول هستند. لذا این شوینده ها در آب سخت نیز پاک کنندگی خوبی دارند و رسوب جدید تشکیل نمی‌دهند.

صابونهای کربوکسیلات در PH پایین ، هیدرولیز شده و به صورت صابون اسیدی نامحلول راسب می‌شوند، ولی شوینده های سنتزی ، پایداری زیادی در برابر اسیدیته از خود نشان می‌دهند. زیرا پاک کننده های صابونی ، نمکهایی هستند که آنیون تشکیل دهنده آنها ، به اسیدهای ضعیف تعلق دارند و در محیط اسیدی به راحتی هیدرولیز می‌شوند.

از دیگر تفاوتهای شوینده های سنتزی با صابونها ، تغییر و اصلاح در ساختار این مواد نسبت به مولکول صابون است که باعث ایجاد بهترین حالت تعادلی آب دوستی ف چربی دوستی و خصوصیات انحلال پذیری ، اثر میکروب کشی و ایجاد نرمی در منسوجات و غیره می‌شود.


پاک کننده های سنتزی به تنهایی از نظر قدرت پاک کنندگی با صابونها معادل نیستند، اما دو افزاینده مهم ، قابلیت تخمیر کنندگی آنها را به نحو قابل ملاحظه ای افزایش می‌دهد. سدیم تری پلی فسفات که به عنوان یک سازنده بکار می‌رود، قابلیت شکستن و تعلیق برخی از خاکهای رسی ، رنگها و سایر مواد جامد بسیار ریز محلول در آب را داراست. بعلاوه این جسم با تعداد زیادی از یونهای فلزی ، کی‌لیت تشکیل می‌دهد.اک کننده های خانگی ، همچنین محتوی نیم تا یک درصد کربوکسی متیل سلولز (CMC) هستند که این جسم ، از واکنش سلولز با کلرواستیک اسید در محلول بازی تهیه می‌شود.

این ماده پلیمری ، قادر است که از رسوب مجدد جرم بر روی منسوجاتی که به وسیله پاک کننده ها پاک شده است، جلوگیری کند. سایر افزاینده های معمولی عبارتند از: مواد سفید کننده ، مواد کف زا و یا سایر مواد تنظیم کننده می‌باشد.

تصویر

علت اثر پاک کنندگی مواد پاک کننده

ذره های چربی و چرک ، جامدند و به پارچه یا بدن می‌چسبند و با شستشوی ساده و بوسیله آب زدوده نمی‌شوند، اما با صابون و دیگر شوینده ها شسته می‌شوند. اثر پاک کنندگی صابون وشوینده ها به این دلیل است که مولکول آنها از دو قسمت آبدوست (هیدروفیل) و آب گریز یا چربی دوست (هیدروفوب یا لیپوفیل) تشکیل شده است. قسمت آبدوست که همان سر نمکی صابون COO- یا گروه سولفات و دیگر گروههای قطبی در انتهای مولکول مواد شوینده است، مولکولهای آب را جذب می‌کند و در آب محلول می‌باشد و بوسیله حلالهای آلی دفع می‌شود. سر دیگر مولکولهای صابون و مواد شوینده سنتزی یک هیدروکربن با زنجیر طولانی است که آب را از خود دفع می‌کند، ولی در حلالهای آلی حل می‌شود.

پس از حل شدن مولکولهای صابون در آب از طریق قسمت یونی ، از بهم پیوستن زنجیرهای هیدروکربنی آب گریز ، مجموعه های بسیار کوچکی بوجود می‌آیند که سطح خارجی آن را آنیونهای آبدوست می‌پوشانند. این مجموعه های کوچک با مولکولهای آب ، پیوند هیدروژنی تشکیل می‌دهند و به صورت ذره های شناور در آب باقی می‌مانند.

بدین ترتیب مولکول صابون مانند پلی بین ذرات چربی و آب قرار گرفته، به واسطه انحلال ذرات چربی و چرک در ذره های شناور صابون از روی الیاف پارچه یا اجسام دیگر به داخل آب کشیده می‌شوند و با شستشو پاک می‌شوند. در شوینده های سنتزی نیز چربی ها و چرکها به زنجیر آلکیل می چسبند و گروه سولفونات سبب حل شدن آنها در آب شده، همراه با آب برده می‌شوند.

مواد پاک کننده و آلودگی محیط زیست

مواد شیمیایی می توانند در چرخه های طبیعی وارد و در مرحله ای خاص بوسیله باکتری‌ها تجزیه شوند. به عنوان مثال چربی‌های موجود در طبیعت که مولکولهای آنها شاخه جانبی در زنجیره هیدروکربنی ندارند و صابون معمولی را از آنها می‌سازند، بوسیله باکتریها تجزیه می‌شوند. تعدادی از شوینده های شنتزی ، بویژه آلکیل بنزن سولفوناتهای مشتق شده از مواد شیمیایی نفت ، دارای شاخه جانبی در زنجیره هیدروکربنی می‌باشند و توسط باکتریها تجزیه می‌شوند. از این رو ، باقی ماندن و تراکم این مواد غیر طبیعی ساخته دست بشر در طبیعت ، سبب آلودگی روزافزون آبها و مخازن زیرزمینی می‌شود.

برای جلوگیری از آلودگیهای روزافزون حاصل از این نوع پاک کننده ها ، هم اکنون در بسیاری از کشورها ، قوانین و مقررات ،اجازه استفاده از مواد شوینده مقاوم در برابر تجزیه بیولوژیکی (شوینده های سخت) را نمی‌دهد و کارخانجات بسوی تولید مواد شوینده نرم با ساختمانهای راست زنجیر سوق داده شده‌اند. اشکال اساسی دیگر شوینده های سنتزی ، ترکیبهای فسفردار آنهاست که برای تنظیم PH و جلوگیری از واکنش یونهای کلیسم و منیزیم موجود در آب سخت با ماده شوینده ، به آن افزوده می‌شود. فسفاتها در اعماق رودخانه ها و دریاچه ها رسوخ کرده، سبب رشد غیر عادی قارچها و جلبکها می‌شوند و به این ترتیب با مصرف اکسیژن محلول در آب توسط این گیاهان ، زندگی ماهی ها و دیگر آبزیان به خطر می‌افتد.

:: بازدید از این مطلب : 475
|
امتیاز مطلب : 36
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : یک شنبه 22 آبان 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی افسری نژاد

ساز شناسی: معرفی ساز دف

 

دف:

دف یکی از آلات موسیقی است که دارای چنبر چوبی و پوستی نازک است وبا سر انگشتان نواخته میشود.این ساز با نامها و شخصیتهای مختلف بین اقوام ملل گوناگون کاربرد داشته و دارد که از جمله آنها میتوان به دایره , باتره دپ تبراک تبوراگ گمبر صنغاطه عرکل کنار و مزمار اشاره کرد.اما در مورد اینکه این نامها از کجا آمده ودر اصل چه بوده به ذکر برخی از آنها میپردازیم:

به استناد مقاله ی آقای حسینعلی ملاح دف از کلمه ی عربی "تف" به معنای زدن و کوبیدن مشتق شده که این لفظ به زبان سومری دوب تلفظ شده وبعدها در زبان عربی تبدیل به دف گشته است.به نظر میرسد با توجه به سهولت ساخت این س از و دیگر سازهای ضربه ای که موجب این دسته سازها از متقدّمین آلات موسیقی باشند به راحتی بتوان ادعای قدمت چند هزار ساله دف را پذیرفته وبه روایات نقل شده چون نواخته شدن دف در شب زفاف سلیمان نبی و بلقیس ویا نواخته شدن آن بر گرد گوساله زرین سامری توسط مشرکان قوم بنی اسرائیل با دیدی فراتر از افسانه نگریست.

در نقوش برجسته ایلامی «کول فرعون» در جنوب غربی ایران (از آثار بجامانده دوران ایران باستان)در کنار نقش کاهنانی که قربانی خویش را تقدیم میدارند تصاویر نوازنده ی چنگ دیگری سازی شبیه دف را در دست دارد دیده میشود.

مغنی دف و چنگ را ساز ده                           به یاران خویش نغمه آواز ده

(حافظ)

برروی سفالینه ها ودر نقوش حک شده بر بناهای باقیمانده از دوران پیش از میلاد مسیح نیز تصویر دف دیده میشود.دف در بین اعراب قدمت دیرینه داشته است اما این بدان معنا نیست که این ساز مختص به آنان بوده چه اینکه پارسیان نیز پیش از اسلام با این ساز آشنایی داشته اندو نواختن این ساز بین آنها مرسوم بوده است.پارسیان دوره ساسانی در مراسم جشن نوروز و تحویل سال نو دف مینواختند و در تصاویر شکارگاه در طاق بستان (واقع در کرمانشاه) در بین تصاویر سازهای کوبه ای تصویر دایره ای چهارگوش دیده میشود که شاید همان گمبر یا چمبر باشد (با توجه به معنی لغوی آن-حلقه- میتواند نوعی دایره بوده باشد.)

قبل و بعد از اسلام دف همواره در بین اعراب جایگاهی ویژه داشته است.در آثار بجامانده از سده های پس از اسلام (نوشتاری و غیر آن) میتوان حضور موثر دف را مشاهده کرد.استفاده از این ساز در زمان حیات پیامبر گرامی اسلام(ص) و سکوت حاکی از رضایت آن حضرت باعث شده این ساز در نزد مسلمانان دارای قداستی خاص بوده و بیش از هر ساز دیگری امکان حضور در محافل مذهبی را بیابد.

به نقل از روایات بومی کردستان آنگاه که پیامبر(ص) برای رفتن به یکی از غزوات مهیا میشدند زنی که سازنده ی دف بود بازگشت پیروزمندانه ی آن حضرت و شهادت همسرش را در خواب میبیند ویس از بیداری با خدای خویش عهد میبندد در صورت تحقق یافتن خوابش در حضور پیامبر به نواختن دف بپردازد.پس از بازگشت پیروز مندانه ی پیامبر (ص) این زن که نامگذاری دف را نیز به او نسبت میدهند در حضور آن حضرت به خواندن اشعار مذهبی و نواختن دف میپردازد. در برخی

روایات آمده است که "پیامبر(ص) در جشن عروسی حضرت فاطمه زهرا(س) و نیز در فتح مکه دستور به نواختن دف دادند. "

هنرمندان اسلامی همواره نسبت به دف توجه خاصی داشته اند وهم اکنون نیز دف از ارکان موسیقی  مذهبی و عرفانی شناخته میشود و حضور همیشگی نام دف در دیوان های شعرای به نام سده های مختلف گویای اهمیت این ساز در بین عرفا بوده و میباشد.

غزل خوانان دف اندر چنگ دارن                 به عشاق جز این آهنگ دارند

(ناصر بخارایی)

هم اکنون این ساز در مناطق عرب نشین  از جمله باده نشینان صحرای عربستان جمهوری صحرا سوریه عراق رواج داشته ودر این کشورها به نامهای "دف" "رق"(نوع کوچک آن) و "بندیر" (نوع بزرگ آن) شناخته میشود. دف مورد استفاد در دمشق (به قطر 56 سانتی متر مشابه دف ایران میباشد. دف در ترکیه نیز با اندازه ای کوچکتر از دف ایران دیده میشود که بیشتر مشابه دایره بوده و در آهنگهای بزمی از آن استفاده میشود.

دف در هندوستان و پاکستان نیز کاربرد داشته و هنوز هم در مقابر بزرگ تصوف این کشورها نواخته میشود. این ساز در افغانستان سمرقند ازبکستان و الجزایر کاربرد دارد.

دفی با قاب چهارگوش(به طول 22 سنتی متر) که روی آن پوست کشیده شده در طایف ی بنی عامر در اگوردات اتیوپی رایج است که به همراه نقاره در صبح های جمعه برای اجرای رقص های موسیقی نواخته میشود.

دف در ایران با اشکال مشابه واندازه های متفاوت وجود داشته و علاوه بر دف با نامهای دایره و دایره زنگی شناخته میشود.البته دف از نظر شخصیت با دایره و دایره زنگی تفاوت عمده داشته وحضور موثر آن در مراسم عرفانی و صدای پرشور آن جایگاه ویژه ای بدان بخشیده ودر اندازه ی بزرگتری نسبت به دایره و دایره زنگی ساخته میشود.

این ساز در مناطق کرد نشین غرب کشور و نیز حوزه ی خلیج فارس رواج داشته و در هرمزگان آن را به نام « سما » میشناسند که در مراسم زار ومولودی خوانی بسیار استفاده دارد. در جزیره ی قشم نیز از این ساز برای همراهی عود استفاده میشود.

دف در بلوچستان نیز با نام سما شناخته شده و در مراسم یامالد از آن استفاده میشود. در خراسان به آن« دپ » (دف یا دیر) گویند و همراهی کننده ی قمشه و کمانچه است.

دف در گذشته به صورت دایره یا چهارضلعی بوده است و در حال حاضر نیز دف مربع شکل در مصر معمول میباشد.

دف در مناطق کردنشین جایگاهی رفیع داشته از حرمتی خاص برخوردار است و مردم این نواحی برای آن قداست خاصی قائل بوده و این ساز برای آنها جنبه ی حماسی رزمی عرفانی و حتی طبی دارد که جنبه ی عرفانی آن بر دیگر جنبه ها غالب بوده و در خانقاه ها استفاده ی وافری دارد وبدون تردید از اساسی ترین سازهای عرفانی محسوب میشود.

 

جنس و ساختمان دف:

1-کمه یا کمانه:

نوار چوبی(ویا قابی)است که در گذشته از چوب گردو ساخته میشده اما امروزه از چوب های بید نرم نارنج و انجیر ساخته میشود.پهنای این نوار چوبی5/5 تا 7 سانتیمتر و قطر دایره ی آن 41 تا 54 سانتی متر میباشد.بر روی کمه یک فرورفتگی وجود دارد که به آن شستی گویند و نوازنده برای مهار مطلوب ساز انگشت شست دست چپ خود را درن جای میدهد.

کمه را بنا بر سلیق حوصله یا مهارت یک لایه(یک کمه) یا دو لایه( دوکمه )میسازند.کمه های دف دو کمه ای با میخ به هم متصل میشوند و ضخامت مجموع دو کمه نباید بیشتر از1/5 تا 2 سانتی متر تجاوز کند.ساخت سازهای یک کمه مهارت و دقت بیشتری (برای انحناء و گرد کردن چوب)میطلبد.دز این گونه دف امکان و تاب خوردن کمتری وجود دارد و لذا نوازندگان از دف یک کمه استقبال بیشتری میکنند.

2-پوست:

پوست دف را معمولا از پوست دبّاغی شده بز یا گوسفند (وگاه آهو) درست میکنند.البته از پوست آهو صدای زیبا تر و شفاف تری ایجاد میشود اما به علت دشواری تهیه پوست آهو برای این منظور بیشتر از پوست بز استفاده میشود. این پوست روی یکی از سطوح جانبی کمه کشیده شده و آنرا با چریش یا گل میخ به کمه میچسبانند.هرچه پوست مورد استفاده کلفت تر باشد صدای دف بم تر و هرچه نازکتر باشد صدای آن زیرتر خواهد بود.

3-قلّاب:

قلاب های فلزی میخ های بلندی از جنس آهن یا مس هستند که در جداره ی کمه به فواصل یکسان کوبیده میشوند. البته امروزه از میخ های کوتاه معمولی استفاده میشود که به کیفیت واستقامت ساز لطمه زده و هنگام نوازندگی ممکن است حلقه ها از میخ جدا شوند.

4-حلقه ها:

 در ساخت حلقه از برنج و مس و دیگر فلزات استفاده میشود.اما برنج برای این منظور بهترین و سبک ترین فلز به حساب می آید.این حلقه ها توسط قلاب هایی به شکل میخ به جداره ی کمه نصب میشوند.قطر این حلقه ها حدود 1/5 سانتی متر میباشد. در هر قلاب بنا بر سلیقه ی نوازنده چهارحلقه یا بیشتر آویزان میشود که هنگام نوازندگی از آنها صداهای تریل مانندی ایجاد میشود.

5-گل میخ:

برای نگه داشتن پوست بروی کمه علاوه بر چریش از پونزهای ته گردی از جنس برنج مس یا آهن استفاده میکنند که معمولا به صورت منظم با فواصلی یکنواخت روی پوست و لبه ی بیرونی کوبیده میشوند. این پونزها را که در زیبایی دف نیز نقش بسزایی دارند گل میخ می نامند.

منبع:وبلاگ دل آوا



:: بازدید از این مطلب : 468
|
امتیاز مطلب : 35
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
تاریخ انتشار : یک شنبه 22 آبان 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی افسری نژاد

کی رفته ای زدل که تمنا کنم تو   را ؟               کی بوده ای نهفته که پیدا  کنم تو را

غیبت نکرده ای که شوم طالبِ حضور               پنهان نگشته ای که هویدا کنم تو را

با صد هزار جلوه برون آمدی، که من               با  صد هزار   دیده  تماشا کنم تو را

چشمم به صد مجاهده آئینه ‌ساز   شد                تا من به یک مشاهده شیدا کنم تو را

بالای خود   در آینۀ  چشم من   ببین               تا  با   خبر ز  عالم  بالا   کنم تو را

مستانه کاش در حرم و  دیر بُگذری                تا قبله گاه  مؤمن  و ترسا کنم تو را

خواهم شبی  نقاب ز رویت بر  افکنم               خورشید کعبه، ماه کلیسا  کنم تو را

گر افتد آن دو زلفِ چلیپا به چنگ من              چندین  هزار سلسله در پا کنم تو را

طوبی وسدره گر به قیامت به من دهند              یکجا  فدای قامت   رعنا  کنم تو را

زیبا شود به کارگه عشق   کار    من              هر گه نظربه صورت زیبا کنم تو را

رسوای عالمی شدم   از  شور عاشقی             ترسم خدای نخواسته رسوا کنم تورا

با خیل غمزه،  گر به  وثاقم گذر کنی               میر  سپاه،   شاهِ صف آرا کنم تو را

فروغی بسطامی



:: بازدید از این مطلب : 403
|
امتیاز مطلب : 32
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
تاریخ انتشار : یک شنبه 22 آبان 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی افسری نژاد
پرسیدم چطور بهتر زندگی كنم؟
 
با كمی مكث جواب داد:
 
گذشته‌ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر
 
با اعتماد زمان حالت را بگذران
 
و بدون ترس برای آینده آماده شو
 
ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه‌ای بیانداز
 
شك‌هایت را باور نكن
 
و هیچگاه به باورهایت شك نكن
 
زندگی شگفت انگیز است، در صورتی‌كه بدانی چطور زندگی كنی
 
پرسیدم آخر ...
 
و او بدون اینكه متوجه سؤالم شود، ادامه داد:
 
مهم این نیست كه قشنگ باشی،
 
قشنگ این است كه مهم باشی! حتی برای یك نفر
 
كوچك باش و عاشق ...
 
كه عشق، خود میداند آیین بزرگ كردنت را
 
بگذار عشق خاصیت تو باشد، نه رابطه‌ی خاص تو با كسی
 
 
موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه‌ی پایان رسیدن
 
داشتم به سخنانش فكر می‌كردم كه نفسی تازه كرد و ادامه داد:
 
هر روز صبح در آفریقا آهویی از خواب بیدار می‌شود
 
و برای زندگی كردن و امرار معاش در صحرا می‌چرد
 
آهو می‌داند كه باید از شیر سریع‌تر بدود،
 
در غیر این‌صورت طعمه شیر خواهد شد
 
شیر نیز برای زندگی و امرار معاش در صحرا می‌گردد
 
و می‌داند كه باید از آهو سریع‌تر بدود تا گرسنه نماند
 
مهم این نیست كه تو شیر باشی یا آهو
 
مهم اینست كه با طلوع آفتاب از خواب برخیزی و برای زندگیت،
 
با تمام توان و با تمام وجود شروع به دویدن كنی
 
به‌ خوبی پرسشم را پاسخ گفته بود ولی می‌خواستم باز هم ادامه دهد
 
و باز هم به ...
 
كه چین از چروك پیشانیش باز كرد و با نگاهی به من اضافه كرد:
 
زلال باش ...،‌
 
زلال باش ...،
 
فرقی نمی‌كند كه گودال كوچك آبی باشی، یا دریای بیكران
 
فقط، اگر حقیقتاً
 
زلال باشی، آسمان در توست
 
و تو جاری هستی تا زندگی جاری باشد ...
 
 
 
زندگی قانـــــــون نیست
 
زندگی قافیه باران است
 
من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند
 
تو بهاری و به اندازه ی باران خدا زیبایی
 
و بلندای امیدت پاسداشتی مداوم برای زندگیست


:: بازدید از این مطلب : 426
|
امتیاز مطلب : 43
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : یک شنبه 22 آبان 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی افسری نژاد
کنسرت نیشابور

به علت در خواست بسیاری از دوستان مبنی بر اطلاعات و خاطرات کنسرتم در نیشابور اعم از عکس و فیلم ،

در اولین فرصت با ایمیل به آنها پاسخ خواهم داد و کلیپ ها و عکس های این کنسرت را که با استقبال زیادی

روبرو شد برای کاربران وبلاگ ارسال خواهم کرد.با تشکر از اظهار لطف دوستان        بدرود



:: بازدید از این مطلب : 551
|
امتیاز مطلب : 29
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : یک شنبه 8 آبان 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی افسری نژاد

کی رفته ای زدل که تمنا کنم تو   را ؟               کی بوده ای نهفته که پیدا  کنم تو را

غیبت نکرده ای که شوم طالبِ حضور               پنهان نگشته ای که هویدا کنم تو را

با صد هزار جلوه برون آمدی، که من               با  صد هزار   دیده  تماشا کنم تو را

چشمم به صد مجاهده آئینه ‌ساز   شد                تا من به یک مشاهده شیدا کنم تو را

بالای خود   در آینۀ  چشم من   ببین               تا  با   خبر ز  عالم  بالا   کنم تو را

مستانه کاش در حرم و  دیر بُگذری                تا قبله گاه  مؤمن  و ترسا کنم تو را

خواهم شبی  نقاب ز رویت بر  افکنم               خورشید کعبه، ماه کلیسا  کنم تو را

گر افتد آن دو زلفِ چلیپا به چنگ من              چندین  هزار سلسله در پا کنم تو را

طوبی وسدره گر به قیامت به من دهند              یکجا  فدای قامت   رعنا  کنم تو را

زیبا شود به کارگه عشق   کار    من              هر گه نظربه صورت زیبا کنم تو را

رسوای عالمی شدم   از  شور عاشقی             ترسم خدای نخواسته رسوا کنم تورا

با خیل غمزه،  گر به  وثاقم گذر کنی               میر  سپاه،   شاهِ صف آرا کنم تو را

فروغی بسطامی



:: بازدید از این مطلب : 523
|
امتیاز مطلب : 36
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : یک شنبه 8 آبان 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی افسری نژاد
پرسیدم چطور بهتر زندگی كنم؟
 
با كمی مكث جواب داد:
 
گذشته‌ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر
 
با اعتماد زمان حالت را بگذران
 
و بدون ترس برای آینده آماده شو
 
ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه‌ای بیانداز
 
شك‌هایت را باور نكن
 
و هیچگاه به باورهایت شك نكن
 
زندگی شگفت انگیز است، در صورتی‌كه بدانی چطور زندگی كنی
 
پرسیدم آخر ...
 
و او بدون اینكه متوجه سؤالم شود، ادامه داد:
 
مهم این نیست كه قشنگ باشی،
 
قشنگ این است كه مهم باشی! حتی برای یك نفر
 
كوچك باش و عاشق ...
 
كه عشق، خود میداند آیین بزرگ كردنت را
 
بگذار عشق خاصیت تو باشد، نه رابطه‌ی خاص تو با كسی
 
 
موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه‌ی پایان رسیدن
 
داشتم به سخنانش فكر می‌كردم كه نفسی تازه كرد و ادامه داد:
 
هر روز صبح در آفریقا آهویی از خواب بیدار می‌شود
 
و برای زندگی كردن و امرار معاش در صحرا می‌چرد
 
آهو می‌داند كه باید از شیر سریع‌تر بدود،
 
در غیر این‌صورت طعمه شیر خواهد شد
 
شیر نیز برای زندگی و امرار معاش در صحرا می‌گردد
 
و می‌داند كه باید از آهو سریع‌تر بدود تا گرسنه نماند
 
مهم این نیست كه تو شیر باشی یا آهو
 
مهم اینست كه با طلوع آفتاب از خواب برخیزی و برای زندگیت،
 
با تمام توان و با تمام وجود شروع به دویدن كنی
 
به‌ خوبی پرسشم را پاسخ گفته بود ولی می‌خواستم باز هم ادامه دهد
 
و باز هم به ...
 
كه چین از چروك پیشانیش باز كرد و با نگاهی به من اضافه كرد:
 
زلال باش ...،‌
 
زلال باش ...،
 
فرقی نمی‌كند كه گودال كوچك آبی باشی، یا دریای بیكران
 
فقط، اگر حقیقتاً
 
زلال باشی، آسمان در توست
 
و تو جاری هستی تا زندگی جاری باشد ...
 
 
 
زندگی قانـــــــون نیست
 
زندگی قافیه باران است
 
من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند
 
تو بهاری و به اندازه ی باران خدا زیبایی
 
و بلندای امیدت پاسداشتی مداوم برای زندگیست


:: بازدید از این مطلب : 509
|
امتیاز مطلب : 32
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
تاریخ انتشار : یک شنبه 8 آبان 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی افسری نژاد
لباس    یاس   بر    تن   کرد    زهرا             کنار   دست   او   بنشست     مولا

 

محمد خطبه    خواند،   زهرا بلی  گفت              غلط    گفتم ، بلی نه ، یا علی گفت

 

سالروز ازدواج دردانۀ پیامبر حضرت فاطمه (س) و شاه سریر لافتایی حضرت علی (ع)

 بر همگان مبارک باد

 



:: بازدید از این مطلب : 512
|
امتیاز مطلب : 32
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
تاریخ انتشار : یک شنبه 8 آبان 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی افسری نژاد

اي برق اگر به گوشه آن بام بگذري

آن جا که باد زهره ندارد خبر بري

 

اي مرغ اگر پري به سر کوي آن صنم

پيغام دوستان برساني بدان پري

 

 

 

آن مشتري خصال گر از ما حکايتي

پرسد جواب ده که به جانند مشتري

 

گو تشنگان باديه را جان به لب رسيد

تو خفته در کجاوه به خواب خوش اندري

 

 

 

 

اي ماه روي حاضر غايب که پيش دل

يک روز نگذرد که تو صد بار نگذري

 

داني چه مي‌رود به سر ما ز دست تو

تا خود به پاي خويش بيايي و بنگري

 

بازآي کز صبوري و دوري بسوختيم

اي غايب از نظر که به معني برابري

 

يا دل به ما دهي چو دل ما به دست توست

يا مهر خويشتن ز دل ما به دربري

 

تا خود برون پرده حکايت کجا رسد

چون از درون پرده چنين پرده مي‌دري

 

سعدي تو کيستي که دم دوستي زني

دعوي بندگي کن و اقرار چاکري



:: بازدید از این مطلب : 563
|
امتیاز مطلب : 25
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
تاریخ انتشار : یک شنبه 8 آبان 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی افسری نژاد
با من بی کس تنها شده یارا تو بمان

همه رفتند از این خانه خدا را تو بمان

من بی برگ خزان دیده دگر رفتنی ام

تو همه بار و بری تازه بهارا تو بمان

داغ و درد است همه نقش و نگار دل من

بنگر این نقش به خون شسته نگارا تو بمان

زین بیابان گذری نیست سواران را لیک

دل ما خوش به فریبی است‌، غبارا تو بمان

هر دم از حلقه ی عشاق پریشانی رفت

به سر زلف بتان سلسله دارا تو بمان

شهریارا تو بمان بر سر این خیل یتیم

پدرا، یارا، اندوه گسارا تو بمان

«سایه‌» در پای تو چون موج دمی زار گریست

که سرِ ِ سبز تو خوش باد کنارا تو بمان

هوشنگ ابتهاج

شعر بالا را هوشنگ ابتهاج خطاب به مرحوم شهریار سروده است.



:: بازدید از این مطلب : 500
|
امتیاز مطلب : 43
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : یک شنبه 8 آبان 1390 | نظرات ()